Tuesday, April 22, 2014
وضع زندگی در دوره نخست وزیری موسوی مثل «مینی بوس » بود، با وجود اینکه جای کمی بود، ولی اکثرا برابر بودند به هم فشار میدادند ولی از هم عذرخواهی میکردند.
دوره هاشمی مثل «هواپیمای سی -۱۳۰» بود که مسافر می برد، همه حالت تهوع داشتند،همه ناراضی بودند یا هواپیما تو کوه و کمر سقوط می کرد یا اینکه به مقصد میرسیدند و مسافرها همه یه مدتی فقط از ترس می لرزیدن یا بالا می آوردند بماند که تو اون سی ۱۳۰ یه قسمت جلوی هواپیما را هم درست کرده بودند واسه وی ای پی .
دوره خاتمی مثل «کشتی» بود، همه حرکت می کردند به سمتی که معلوم نبود، ولی در عوض افق های زیادی بود، افق صلح، افق گفتگوی تمدنها، افق جامعه مدنی ، کاپیتان کشتی هم مدام یا ۱۰ درجه به راست میزد یا ۱۰ درجه به چپ خودشم نمیدونست به کجا میخواد بره، کشتی وسط آب بود ولی از همون اولش کاپیتان هی می گفت «کشتی به گل نشسته» و «نمی تونم و اختیار ندارم» حرکتی بکنم !
دوره احمدی نژاد مثل « قطار» بود سرعت بالا بود، نیمی از جمعیت نشسته بودند حالا یکی راحت نشسته بود دو تا سه تا هم بودند که روی پای هم نشسته بودند ، نیمی دیگر ایستاده بودند و می لرزیدند و فقط یک نفر رهبری می کرد و مرتبا داد میزد و هر کسی را دوست نداشت ازقطار پرت میکرد بیرون! مردمم فقط غر میزدن و به هم فشار میدادند ولی خبری از عذر خواهی نبود.
دوره روحانی اما مثل «لیموزین» میمونه که بنزین نداره، راننده اش دائم لبخند می زنه و خوشرفتاری می کنه مرتبا هم گواهینامه بین المللیشو به رخ مسافرا میکشه پز رانندگی میده ولی بنزین نداره حرکت کنه ملت هم متشکر هستند و کیف میکنند !
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments:
Post a Comment